و هـیـــــــچ ...
این شهر هم همه چیز دارد ، به جز دریــــــآ !
دیگه لازم نیست که بگم چقدر دلتنگ دریــــــآ هستم ، دریــــــآ برای من خیلی معنی ها دارد .
به درک که مشترک موردنظر در دسترس نمی باشد ،
به درک که سیستم خسته ات خراب باشد و مدام ری استارت شود و نفهمی چه مرگش است ،
به درک که انقدر عصبانی هستی که این معده ی بی صاحاب دارد می پوکد ،
به درک که ملت حرفهایت را نمی فهمند ،
به درک که وقتی از سر ناچاری پستت را با گوشی تایپ میکنی پاراگراف هایش چپ و چول میشود ،
به درک که وقتی عصبانیتت را فریاد میکنی ٬ خودت بیشتر و بیشتر ناراحت میشوی از کارت
و ادمها نمیفهمند که چقدر ناراحتی ،
به درک که انقدر موهایت مو خوره گرفته و نمیدانی چرا ،
به درک که وقتی بعد از این مدت ها فرصتی پیدا میکنی و دقیقا وقتی باید بروی
یک ترسی میاید مینشیند بیخ گلویت و هی فشارش می دهد
میخواهی داد بزنی و بگویی : { میترسم این کار لعنتی ، فرصت با هم بودنمان را بگیرد }
گوش شنوایش را پیدا نمیکنی ،
کلابه درک که این روزها همه چیزش گند است و هرچه بیشتر تلاش میکنی کمتر به دست میاوری ...
- یه هواپیمای دیگه افتاد ! تسلیت ... *:/
نظرات شما عزیزان: